رایانرایان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره
ارشانارشان، تا این لحظه: 7 سال و 19 روز سن داره
مرسانامرسانا، تا این لحظه: 4 سال و 11 ماه سن داره

جایی برای ثبت لحظات شیرین دلبندانمان

شروع ماه مهر پسرم

اما دوباره با شروع ماه مهر  مهد کودک رفتن شما هم شروع شد روز اول مهد از زیر قرآن ردت کردم و با اشتیاق رفتی مهد عشقم خدا میدونه چه قدر این لحظات لحظات دلپذیریه وقتی میبینی بچت داره بزرگ میشه!! بعد هم منتظر خانم حیدری شدیم و با سرویست رفتی مهد و حسابی خوشحالی از مهد رفتنت تو این یه هفته که از مهدت میگذره این شعرو یاد گرفتی و برام میخونی: " دویدم و دویدم به مامانم رسیدم مامان منو تاب داد به چشم من خواب داد مامان چه نازنینه فرشته آسمون و زمینه خوشحال میشه منو میبینه"   و وقتی این شعرو خو...
13 مهر 1394

سفرنامه الیگودرز

اواخر تیر تصمیم گرفتیم با توری که همش باهشون مسافرت میرفتیم بریم الیگودرز آبشار سفید!! خیلی خوب بود خیلی خوب بود صبح زود ساعت 4 صبح از خونه راه افتادیم: باز تو اتوبوس صندلی جلو مال ما بود و شما هم رو بوفه جلوی ما نشستی و کلی کیف کردی: آبشار خیلی خوشگلی بود و حسابی بهمون خوش گذشت: تو راه برگشتم این قدر خسته بودی که کل راهو تا اصفهان خوابیدی عشقم مرسی که هستی ... مرسی که این قدر خوبی.. نه تنها دست و پای منو بابایی رو نبستی بلکه به ذوق دیدن خنده های تو همه کار میکنیم عشقم ...
13 مهر 1394

تولد سه سالگی عشقم

و اما تولد سه سالگی عشقم: جیگر مامان ایام مسافرت مشهدو جوری انتخاب کردیم که با تولدت تقریبا یکی بشه و فکر کنم کادویی بهتر از این نباشه و حسابی هم یادت مونده و گاهی با اسباب بازیات که بازی میکنی لوگوهاتو رو هم میچینی و میگی ببین امام رضارو!! فدات بشم خدا رو شکر که پسر به این باهوشی و خواستنی و نمکی به من داد مرسی خدا جونم شب تولدت تازه از راه رسیده بودیم ولی بازم رفتیم یه کیک خریدیم و خودمون سه نفری بودنتو جشن گرفتیم: عشق من انشالله همیشه سالم باشی و خندون گل قشنگم: آخر هفته اش هم رفتیم سامون و آقا جون اینااونجا برات یه جشن دیگه گرفتن: مرسی ...
13 مهر 1394

سفرنامه مشهد

و اما سفرنامه مشهد   سفر ما که جایزه مسابقه اذان بابایی بود که برنده شده بودن روز 14 تیر شروع شد!! ساعت 3 بعد از ظهر از خونه راه افتادیم: و ساعت 4 رسیدیم راه آهن که سوار قطار بشیم: واگنمون رو پیدا کردیم و رفتیم تو کوپه خودمون همون اول آقا رایانمون حسابی از خودش پذیرایی کرد: و بعد هم خوابش برد عشق مامان: مسیر طولانی: و بالاخره ساعت 1 بعد از ظهر فرداش یعنی 15ام رسیدیم مشهد خیلی حس خوبی بود خیلییییی مستقیم رفتیم هتل و  یه کم استراحت کردیم و رفتیم حرم خیلی خوب بود مدت ها بود دلم...
13 مهر 1394

تابستان 94 پر هیجان پسرم

تابستان امسال پر از رفت و آمد بود برامون ... امسال کلی سامون رفتن من و شمایی بیشتر از هر سال بود ... مشهد رفتیم.... خاله پروانه اومد و چند وقتی پیش خاله بودیم ... دایی رضای بابا داود از آمریکا اومده بودن و کلی مهمونی رفتیم...دو تا عروسی دعوت بودیم... واقعا تلاش میکنم با تاریخ برات بنویسم ولی واقعا سخته ... همین جوری کلی از مامان قبول کن عشقم   از فاصله سوم تا هفته خانم جون چهار پنج روزی میشد و اون چند روزو بابایی رفتن اصفهان و من و شما رفتیم سامون خونه مامان جون اینا حسابی با محمد حسین دیدار تازه کردین این قدر دلتون برا هم تنگ شده بود که خدا میدونه بعد ازظهراشم میبردیمتون پارک و حسا...
13 مهر 1394

ادامه خرداد 94 آقا رایان

و اما ادامه پست قبل:   تو خرداد یه روز عمه شیوا اینا اومدن اصفهان و با هم رفتیم هایپر این هم شما و آوش کوچولو با عمه اینا رفتیم موزه و اونجا یهو دیدیم صدای سنتور میاد نگو بابایی بود که با دیدن سنتور خواسته بود ببینه کوک هست یا نه و این قد دلنشین بابایی سنتور میزد کلی آدما جمع شده بودن و فیلم می گرفتن تقریبا از اواسط خرداد دیگه مهد نرفتی جیگر مامان و منم درگیر امتحانا یه وضعی داشتیم شما همش دلت میخواست شیطونی بکنی و منم خوب نمیرسیدم همش تمیز کنم .... یه روز حسابی ترکونده بودی و این لباسه رو انداخته بودی بالا تو سقف و افتاده بود روی لوسر!!! ولی بابایی که می...
13 مهر 1394

خرداد 94 پسرم

به نام خدا هزاران بار درود رایانم باز هم بعد از مدت ها تونستم امروز برات بنویسم قطعا از تنبلی مامانه که خاطراتت این قدر دیر ثبت میشه ولی چه کنم جیگرم به خدا نمیرسم ولی اشکال نداره عوضش دست پر اومدم و تلاشمو میکنم تو چند تا پست تابستون 94رو برات جاودانه کنم گل قشنگ تابستون از آخرین روزای مهد رفتنت شروع شد و اون روزای آخر این طوری یواشکی اودم و ازت عکس گرفتم بعدش صدات کردم و با این نگاه قشنگت گفتی : " اااا مامان تو ققا بودی پس؟؟؟" و بعد باز یه عکس دیگه: الهی فدای چشمای قشنگت بشم که این قدر آروم و مهربونه 10 خرداد یه جشن آخر سالی خوشگل...
13 مهر 1394
1